loading...
بوف دانا
بوف دانا بازدید : 171 نظرات (0)
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، خانواده از ارزش و مقام بالایی برخوردار است. در اصول مختلف از جمله اصل دهم، تصریح شده: از آنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همه قوانین و مقررات و برنامه ریزی های مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.

 

ماهنامه ایران فردا - سعید مدنی: در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، خانواده از ارزش و مقام بالایی برخوردار است. در اصول مختلف از جمله اصل دهم، تصریح شده: از آنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همه قوانین و مقررات و برنامه ریزی های مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.

همچنین در بند یک اصل چهل و سوم تامین نیازهای اساسی شامل مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه از وظایف و مسئولیت های دولت اسلامی قلمداد شده است. 

بنا بر دلایل و شواهد مستند روند تحول نهاد خانواده در ایران نه تنها چنین سمت و سوی مورد نظر تدوین کنندگان قانون اساسی را نداشته بلکه مدت ها است مسیری کاملا متفاوت را در پیش گرفته است. به برخی از این شواهد و قراین اشاره می شود.

کوچک شدن خانوارها

طی نزدیک به چهار دهه گذشته تعداد جمعیت خانوارهای ایرانی پس از یک دوره افزایش، روند کاهش را آغاز کرده است. در سال 1335 میانگین اعضای خانوارها 4.75 بود که پس از آن نیز به تدریج بر تعداد جمعیت خانواده ها افزوده شده و در سال 1370 به 5.17 نفر رسید. این روند به تدریج معکوس شد تا این که در سال 1390 میانگین تعداد اعضای خانواده ها در کل کشور به 3.6 نفر رسید. به علاوه شتاب کاهش میانگین تعداد جمعیت خانوارها در روستاها بیشتر از شهرها بود. در فاصله سال های 1375 تا 1390 از میانگین تعداد جمعیت خانواده شهری 1.1 نفر و از میانگین تعداد جمعیت خانواده روستایی 1.6 نفر کاسته شده است. 
تحول خانواده در ایران در جهت بحرانی است؟ (1)

برخی از پیامدهای کاهش بُعد خانواده ایرانی عبارتند از: افزایش میانگین سنی افراد جامعه و سوق یافتن توزیع سنی جمعیت به سوی توزیع طبیعی در میان مدت و ثقل جمعیت میانسال و سالمند و در درازمدت؛ تقاضای زنان برای اشتغال و تحصیل و به طور کلی مشارکت اجتماعی بیشتر؛ گرایش به سوی کوچک تر کردن ابعاد خانواده یا ازدواج دیررس که می تواند به ناباروری های ناشی از افزایش سن نیز بینجامد. به علاوه هر چه تحصیلات بالاتر رود، احتمال ازدواج کاهش می یابد و یا به کنترل موالید منجر می شود.

ازدواج و طلاق


طی کمتر از سه دهه گذشته به تدریج از رشد موارد ازدواج ثبت شده کاسته شده است. در همین دوره شاخص های طلاق روند نامطلوبی داشته اند. در سال 1365 تعداد موارد وقوع طلاق در 1000 نفر جمعیت 10 سال و بالاتر در کل کشور 1.9 مورد گزارش شده است که در سال 1390 به 3.7 طلاق رسیده است. بررسی رشد سالیانه طلاق نسبت به ازدواج در فاصله زمانی از سال 1365 تا 1390 نیز حاکی از شتاب بیشتر رشد طلاق است. شاخص نسبت طلاق به 100 ازدواج نیز در فاصله سال های 1365 تا 1390 روند رو به افزایشی داشته و از 10.3 طلاق به ازای هر 100 ازدواج در سال 1365 به 7.9 طلاق در سال 1375، 12.10 طلاق در سال 1385 و بالاخره به 13.3 طلاق در سال 1390 رسیده است. افزایش رشد طلاق با وجود آن که نمودی است از تداوم بحران در خانواده های ایرانی، در عین حال نشان می دهد زنان برخلاف گذشته حاضر نیستند به هر قیمت یک زندگی پرتلاطم را ادامه دهند.

روند صعودی طلاق در جوامع معاصر سبب شده تا اندیشمندان عصر حاضر را از این نظر «عصر طلاق» و «انقلاب طلاق» بنامند. بر اساس برخی برآوردها میزان طلاق در ایران در چهار دهه اخیر دو برابر شده است. تعداد موارد روزانه وقوع طلاق در سال 1375 معادل 106 مورد، در سال 1380 معادل 165، در سال 1385 معادل 270 و در سال 1392 حدود 412 مورد ثبت شده بوده است. 
تحول خانواده در ایران در جهت بحرانی است؟ (1)

نکته حائز اهمیت آن است که روند تغییرات در ازدواج و طلاق تنها منحصر به تهران یا شهرهای بزرگ نیست و استان هایی مثل یزد که نهاد خانواده در آن از ثبات و استحکام بالایی برخوردار بود و یکی از پایین ترین نرخ های طلاق را در بین استان های کشور داشت نیز دچار دگرگونی های مورد اشاره شده است. برای مثال در حالی که میانگین شاخص نسبت طلاق به ازدواج در استان یزد در فاصله سال های 1386-1347 معادل 3.2 بوده، این شاخص در سال 1388 بیش از 8 درصد شده است.

بر اساس مطالعات انجام شده، عوامل موثر در طلاق عبارتند از: تغییر نگرش نسبت به ازدواج و طلاق، تغییر ساختار خانواده، بیکاری و بحران اقتصادی خانواده، تغییر نقش های جنسیتی، افزایش انتظارات، استقلال اقتصادی زنان، افزایش روابط جنسی خارج از خانواده، تغییر قوانین طلاق، کاهش فرزندآوری، عدم پرداخت نفقه، اعتیاد، خشونت های خانگی، و بیماری و اختلالات روانی، عدم انجام وظایف زناشویی، ظاهرا ده ها عامل دست به دست هم داده اند تا شرایط کنونی را رقم زنند. (جدول 1)

جدول (1) درصد طلاق به ازدواج در چهار دهه اخیر در ایران
تحول خانواده در ایران در جهت بحرانی است؟ (1)

سن ازدواج و تمایل به تجرد

میانگین سنی زنان و مردان به هنگام اولین ازدواج در ایران مثل سایر نقاط دنیا روند رو به افزایش داشته است. برای مثال میانگین سن ازدواج زنان در فاصله سال های 1355 تا 1390 در کل کشور از 19.7 سال به 23.4 سال رسیده است. به علاوه، نسبت تجرد در زنان در گروه سنی 24-20 سال از حدود 20 درصد در سال 1355 به حدود 50 درصد در سال 1385 افزایش یافته است.

اولین شواهد آغاز این روند و تمایل مردان و زنان جوان به تاخیر در ازدواج و میل آنها به تجرد مدت ها پیش از این گزارش شده بود. برای مثال در پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان که در دو مقطع 1379 و 1384 انجام شد نکات مهمی آشکار شد. در هر دو پژوهش نتیجه گرفته شد که مردم اهمیت زیادی برای خانواده قائل هستند: 93.5 درصد در سال 1384 که نسبت به سال 1379 (94.2 درصد) به میزانی هر چند جزیی از اهمیت خانواده کاسته شده بود اما در همین دو پیمایش از پاسخ دهندگان خواسته شده بود نظر خود را درت مورد جمله «لازم نیست آدم حتما ازدواج کند» بیان کنند. در هر دو موج، اکثریت افراد ازدواج را امری ضروری و لازم می دانستند، با این وجود در هر دو موج، نسبت افرادی که با جمله فوق موافق بودند نیز قابل توجه است. به خصوص که نسبت این افراد از 17 درصد در سال 1379 به حدود 20 درصد در سال 1384 افزایش یافت. 
تحول خانواده در ایران در جهت بحرانی است؟ (1)

همچنین در هر دو موج، جوانان، اکثریت موافقین با این جمله را تشکیل می دادند و با کاهش سن، موافقت با جمله بالا بیشتر شده و مخالفت با آن کاهش یافته بود. یعنی این که گروه های سنی پایین تر، ضرورت کمتری برای ازدواج قایل بودند. 

در طرح ملی «بررسی ویژگی های اجتماعی، اقتصادی خانوار» که توسط مرکز آمار ایران با همکاری مرکز تحقیقات علمی فرانسه در سال 1380 گردآوری شده، یافته ها نشان می داد که حدود 60 درصد جوانان معتقد بودند که موقعیت مناسب برای ازدواج پسران، بعد از اشتغال به کار است. سپس در مرتبه بعدی، 27.6 درصد «دارا بودن شرایط مالی مناسب» را به عنوان موقعیت ایده آل ازدواج برای پسران ذکر کرده بودند. به عبارتی پیش شرط ازدواج جوانان پسر، آمادگی اقتصادی و مالی آنها است. این در حالی بود که تنها یک درصد، سن تکلیف را به عنوان سن مناسب برای ازدواج بیان کرده بودند. 

در خصوص موقعیت ایده آل برای ازدواج دختران نیز نتایج تحقیق فوق نشان می دهد 35 درصد جوانان «بعد از اتمام تحصیلات متوسطه» را به عنوان موقعیت ایده آل برای ازدواج دختران اعلام نموده اند و در مرتبه بعدی، 32.3 درصد معتقد بودند که موقعیت مناسب برای ازدواج دختران، «بعد از اتمام تحصیلات عالی و دانشگاهی» است. بدین ترتیب، درصد قابل توجهی، ادامه تحصیل دختران را در مقاطع دانشگاهی به ازدواج زودرس ترجیح می دادند.

این نکته در واقع نشان دهنده وقوع تغییر ارزشی در جامعه ایران در خصوص ارجحیت آموزش و تحصیلات بر ازدواج برای دختران و ظهور نقش های جدید اجتماعی برای آنهاست. بدین ترتیب آمار فعلی که نشان دهنده افزایش قابل توجهی در سن اولین ازدواج است، با توجه به نگرش جوانان مبنی بر به تعویق انداختن ازدواج پس از اتمام تحصیلات و اشتغال به کار، باید پس از این نیز به تدریج شاهد افزایش سن ازدواج در ایران باشیم.

خانوارهای تک سرپرست

در سال 1390 به طور کلی در ایران 1471868 خانوار تک سرپرست با فرزند یا فرزندان خانوار زندگی می کردند و مسئولیت تربیت و تامین نیازهای کودکان فقط بر عهده پدر یا مادر بود. اکثریت قریب به اتفاق (85.5 درصد) این خانواده ها، زن سرپرست هستند و مادر مسئولیت و مدیریت خانواده را عهده دار است. از تغییرات مهم دیگر در ساختار خانوارهای ایرانی، افزایش تعداد و نسبت خانوارهای تک نفری زنان است. در سال 1390 تعداد کل خانوارهای تک نفری برابر 1511911 مورد بود که 68.7 درصد آنان معادل 1038569 خانوار، یک زن، تنها عضو خانواده بوده است. 
تحول خانواده در ایران در جهت بحرانی است؟ (1)

اکثریت زنان در خانوارهای مورد اشاره (71.14 درصد) 60 سال به بالا بوده و سالمند محسوب می شوند. به علاوه 0.5 درصد آنان معادل 5252 زن تک خانوار، کمتر از 20 سال داشته اند. طی سال های اخیر بر تعداد و نسبت خانوارهای زن سرپرست افزوده شده و از 7.1 درصد خانوارها در سال 1364 به حدود 12.1 درصد در سال 1390 رسیده است. در سال 1390 از مجموع 2548072 خانوار زن سرپرست، 0.35 درصد کمتر از 20 سال داشته اند. به علاوه 47.6 درصد نیز در سنین سالمندی بوده و در گروه سنی بیش از 60 سال قرار داشته اند. بیشترین نسبت زنان در گروه سنی 50 تا 59 سال بوده که 21.5 درصد را به خود اختصاص داده اند.

پس از انقلاب، فقر زنان سرپرست خانوار در سال 1370 به حداکثر خود رسید و پس از آن تا سال 1384 به آرامی کاهش یافته، اما در فاصله سال های 1384 تا 1388 مجددا افزایش یافته است. در مطالعات مشابه نیز نشان داده شده مشکل اصلی زنان سرپرست خانوار، فقر و کمبود درآمد است. 
ادامه دارد...
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    کدامیک از بخش های سایت را مفید یافتید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 53
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 117
  • آی پی دیروز : 34
  • بازدید امروز : 124
  • باردید دیروز : 54
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 279
  • بازدید ماه : 565
  • بازدید سال : 18,176
  • بازدید کلی : 81,924